یلدا مبارک

قدیم ندیما شب یلدا میشد جمع خانواده و بگو بخند پای کرسی و انار دون کرده و

آجیل مشکل گشا همه جمع میشدن خونه ی یکی از اقوام .

خونه ی ما قدیمی بود اندرونی داشت و بیرونی یعضی سالها همه جمع میشدن

خونه ی ما مادرم تخصص عجیبی در تهیه و توزیع آجیل و انار دون کرده داره ما هم

که ذوق زده یا میخوردیم یا آتیش میسوزوندیم. عشقمونم تلویزیون شاوب لورنس

۲۴ اینچ گوشه ی اطاق بود که فیلمی نشون بده یا سریالی. یادش بخیر زود گذشت

به هر حال اومدم بگم شب یلداتون خوش هرجا هستین شاد باشین.

می کشد مرا

بعد از تو این دل نگران می کشد مرا
صدها هزار حدس و گمان می کشد مرا
رفتی سوار بنز پسرخاله ات شدی
دارد عجیب سوزش آن می کشد مرا!
با من نمی پری به درک ضایعم نکن
جان تو طعنه دگران می کشد مرا
روزی دو نخ به عشق تو سیگار می کشم
این نیکوتین و این قطران می کشد مرا
دیگر ز کم محلی تو عقده ای شدم
این عقده می شود سرطان، می کشد مرا
بر فرض هم که سر به خیابان گذاشتم
این چشم های چشم چران می کشد مرا
این دفعه توی کوچه ببیند اگر مرا
دارم یقین که مادرتان می کشد مرا
گر لنگه کفش مادرتان هم اثر  نکرد
مامان من به زخم زبان می کشد مرا
وقتی که نیستی کشدم درد انتظار
وقتی که می رسی هیجان می کشد مرا
از این مواردی که برایت شمرده ام
آخر یکی خلاصه بدان می کشد مرا
در سر اگرچه شوق وصالت نمانده است
عشق تو در دل است و همان می کشد مرا!

عباس احمدی