+ نوشته شده در جمعه ۱۳۹۰/۱۱/۰۷ ساعت 20:32 توسط فرهاد
|
ناله ی شبانه ی من بشنو این ناله ی شبانه ی من ناسزا کرده او روانه ی من تا ابد حکمران فرداها میدهد بوی غم ترانه ی من قسمتم تا کی و کجا مردن پیر شد حس نو جوانه ی من می کشد نقطه ی امید مرا شب سیه کرده اشیانه ی من فاتحان زمین به غفلت و خواب کهنه شد درد عارفانه ی من فصل زرد زمین و فرطه ی شور زخمه زد ترس بی بهانه ی من می زند بانگ شوم تنهايی یخ زد این قلب کودکانه ی من ...
-------------------------------------------
اي خدا ؛ گر ندهي داد دلم از ره لطف نيمه شب مست ز ميخانه دعا خواهم كرد گر قلم در كف من تيشه فرهاد شود تا ابد در دل اين كوه صدا خواهم كرد